مهربانمهربان، تا این لحظه: 16 سال و 13 روز سن داره

مهربان من

گذر زمان

1392/9/28 12:18
نویسنده : مامان
228 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم قندکم خیلی وقته که به دلایل متعدد نتونستم وبلاگت رو به روز کنم.از اول مهر که شروع مدارس بود و همزمان شد با سفربابایی و بابا جون به  حج و کلی گرفتاری و کار و مسوولیت که باید به انجام میرسیدن.البته مامان جون عزیز هم پیش ما بود و ماخیلی هم تنها نبودیم.البته شما امسال پیش دبستانی هستی و کلی چیزهای خوب و جدید یادگرفتی و مهرماه برای ما همراه بود با خاطرات خوب. اوایل ابانماه هم بابا و بابا جون برگشتن و کلی اون روز تو فرودگاه به ما خوش گذشت و کلی منتطرشدیم تا بابا بیاد و ما حلقه گل بندازیم گردنش.اون روز روز خیلی خوبی بود بعدش رفتیم خونه بابا جون و کلی مهمون اومده بود اونجا.خلاصه تا یه مدت شلوغ پلوغ بودیم امیدوارم همیشه برا این چیزا شلوغ باشیم.القصه بعدش محرم شد و طبق معمول رفتیم دزفول و اونجا کلی با اراد خوش گذشت به شما.مدرسه هم که کلی خوبه و عادت کردی به همه چیز البته معلم خوی هم داری به اسم خانم آل عمران که خیلی زحمت میکشه .خلاصه که کلی حروف رو یاد گرفتی چندتا سوره رو با معنیش حفظ شدی ریاضی و زبان و ورزش هم هست که کلی توش پیشرفت کردی و بلدی البته من هم باید باشما تو خونه تمرین و کار هم انجام بدم .اکثر رو زها در حال درست کردن کاردستی و روز نامه دیواری هستیم که باهم انجام میدیم و کلی حال میده .اا میگه تو خودت از این جور کارها بیشتر حض میبری.دیروز هم برنامه امتحانات دادن که باید شروع کنیم به تمرین و تلاش برای موفقیت بیشتر.امیدوارم همیشه موفق باشی عسلکم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهربان من می باشد