مهربانمهربان، تا این لحظه: 16 سال و 18 روز سن داره

مهربان من

یه عصر دلگیر

گل دخترم امروز تب داری ومن نگرانتم.بت استامینوفن دادم شاید دکتر ببرمت.مدتیه کم اشتها شدی وخوب غذا نمی خوری.همیشه همین جوری هستی تا یکم خوب میشی مریض می شی.امیدوارم زود خوب بشی.انشاال.... ...
25 ارديبهشت 1390

چرا؟

مهربان مامان تو فقط به یکی نیاز داری تا به چراهات جواب بده.بعضی وقتا تو جواب چراهات می مونم.اونقدر سوال می پرسی که نگو.امروز هم نرفتی مهد هی داری غر می زنی.دیشب هم پارک بودیم وکلی بازی کردی.گاهی وقتا نی نی میشی میگی من آراد شدم.ماشالا خیلی بلایی خدا بخیر کنه مامان. ...
22 ارديبهشت 1390

مهربان

امروز روز جالبی بود.مهربان ناگهان با دیدن کارت ملیم  شروع به گفتن اسم و فامیلم کرد.الان هم اسمشو رو کاغذ نوشتم وازش پرسیدم این چیه گفت مهربان. ...
15 ارديبهشت 1390

ماه من

امروز ١٢ اردیبهشت وروز معلم بود.تو وبابایی برام گل گرفتین چه گلهای زیبایی. امروز هم به خاله راضیه کادو دادی واون رو خوشحال کردی برای خانم مرداسی هم گل بردی وکلی خوشحالش کردی بعدش هم رفتیم خونه باباجون .حالاهم لالا کردی دخترم امیدوارم خواب خوب ببینی.بووووووووووووووووووووس . ...
12 ارديبهشت 1390

یه روز خوب خدا

گل مامان امروز دخمل خوبی بوذی و مامانتو اذیت نکردی.ایشالا هر روز همین جوری باشی.خاله راضیه هم گفت ماه بودی. ...
11 ارديبهشت 1390

مهربان گل مامان

تو فکرم که ای خدا این دختر سه ساله چقدر می فهمه ولی ما این جورفکر نمی کنیم.دیشب که تو ماشین بابا جون اهوازش بودو باباجون سر به سرش می ذاشت باباجون گفت میایم خونتون پیتزا بخوریم یهو مهربان گفت :ما الان خوابمون میاد میخوایم بخوابیموما کلی به این حاضر جوابی خندیدیم.
10 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهربان من می باشد